سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ اطلاع رسانی استاد جباری چهاربرج

یه روزی توی یه دانشگاه دانشجویی به استادش گفت:استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید

عبادتش می کنم تا وقتی خدا را نبینم اورا عبادت نمی کنم. استادبه انتهای کلاس رفت وبه آن

دانشجو گفت : آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد وقتی پشت من به شما باشد

مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت نگاهی به او کرد وگفت:

تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید. آن استاد کسی نبود جز علامه جعفری.

به امید ظهور...





طبقه بندی: اعتقادی
نوشته شده در تاریخ جمعه 94 اردیبهشت 4 توسط جباری | نظر

مـا بـایـد استغـفـار درمـانـــے ?نـیـم ?

?? مـاه رجـبــــ مــاه استغـفـار استـــــ ?

?? همــہ مـا بــہ اسغـفــار نـیـاز داریـــم ?

?? هــر بـلایــے ?ـہ بـر سـر بشـر مــے آیــد بــہ خـاطـر گنـاهـانـش استـــــ ?

?? و استغـفـار گنـاهـان را پـا?ــ مــے ?نــد ?

??

?♥?استـاد معـظـم حـاج شیـخ علــے فــــروغــے





طبقه بندی: اخلاقی
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94 اردیبهشت 3 توسط جباری | نظر بدهید

بسم رب الزهرا

 

جمعه ها... ندبه... من و دلتنگی...

وَ غروبی مبهم...

جاده ای طولانی که شده خیره به آن چشمانم

آسمان باز دلش بغض گرفته ، ابری است

جای خورشید نشسته است یکی تکه ی ابر

که نه می خندد و نه میل به باران دارد...

موج بی تاب تر از هر روز است

عطش افتاده به جان دریا...

و سکوت ساحل... باز هم غم به دل ماهی ها...

ناگهان شیهه ی رعد

و زمین می لرزد

ابرها می ترسند ، بغضشان می شکند... چشمشان می بارد

تب باران و تن خشک کویر

بوی احساس و گل نیلوفر

یک نفر می آید...

او که نامش "مهدی" است...
می رسد وقت شکوفا شدن نرگس و یاس...
او دلش دریایی است ، آسمان در چشمش... و نگاهش انگار خانه ی خورشید است...
یک نفر می آید...





طبقه بندی: اخلاقی
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 94 اردیبهشت 3 توسط جباری | نظر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.