شهدا شرمنده ایم...

یا صیاد و کاظمی

یا همتوباکری

یاد اون مردا بخیر

یا چمران و باقری

میگن حجاب توی مردان یعنی چی و اصلا مرد هم مگه حجاب داره!

یه نمونه از حجاب یک مرد رو اینجا بخونین:

می گویند شهید همت چشمان زیبایی داشت.

اصلا به نامحرم و صحنه ی گناه نگاه نکرده بود و شبها در نماز شب بسیار گریه می کرد.

وقتی هم که شهید شد، سرش از قسمت زیر چشم جدا شد.

خدا چشم های حاج همت را برای خودش می خواست...

او شادترین شاگرد کلاس بود. همیشه با شیطنت های کودکانه خود کلاس را به هیجان و خنده وا می داشت، معلم و بچه ها از او خوششان می آمد، چون علاوه بر اخلاق و رفتار، وضع درس هایش هم خوب بود، هر وقت سوالی در کلاس مطرح می شد اولین کسی که انگشت بالا می کرد تا جواب بدهد او بود، کنجکاوی بی حدی داشت و همیشه یکی دو درس جلوتر از بچه ها بود. او واقعا یکی از شاگردان خوب کلاس بود. در کلاس نقاشی بهترین و شادترین نقاشی را با رنگ های زیبا و زنده او می کشید و بهترین نمره را هم او می گرفت. سر و وضع او هر چند نو و شیک نبود ولی تمیز و مرتب بود

این حرفا فقط ذره ای از بی کرانه اخلاق این شهید والا مقام بود

سرمایه میخواد، سرمایه ای که از همه چیزمون بگذریم

گفتم که روی ماهت از ما چرا نهان است     ***    گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است

ماه رمضان فرصت خوبی هست برای ارتباط بیشتر با امام زمان

شیعیان باید همواره به یاد داشته باشند که اگر آسمان نعمت هایش را به زمین فرومی ریزد و اگر زمین اهلش را در خود نمی بلعد و اگر دعاهای آنان مستجاب می شود، همه به برکت وجود حجت خدا بر روی زمین است.به واسطه امام است که شب و روز، مصیبت ها و بلاهای زمینی و آسمانی  که بر ما نازل می شود بدون اینکه ما متوجه شویم از ما دور می شوند و تمام روزی و نعمت هایی که داریم به برکت وجود پر برکت امام است.

وظیفه مهم ما در ماه مبارک رمضان که ماه برکت و استجابت دعا است،

دعای بی شمار برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) است

آقایم... اگرچه حقیرم و بیشتر اوقات به یاد همه هستم غیر از عزیز زهرایم،

اما با همه اینها باز هم سعی می کنم در همه دعاهایم اول از همه برای تعجیل در ظهور شما دعا کنم

اللهم عجل لولیک الفرج

خفظ و صیانت زن 

طراوت وجمالش راتازه تر نگه می دارد.

کوچه هایمان را به نامشان آذین کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم

از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم!

نکند عکس شهدا را ببینیم و عکس آنها عمل کنیم..

برای مردم ریش میگذاشت!

دکمه یقه اش را میبست!

تسبیح به دست میگرفت!

پیشانیش سیاه بود از سجده های طولانی!

ولی در خلوتش...

میگفت این ریش دستو پا گیر است!

یقه اش تا پایین باز بود!

تسبیحش را میچرخاند!

خبری هم از سیاهی پیشانیش نبود!!!

مهم این بود که ارتقاء شغلی پیداکرده بود!!!!

چه ترجیع بند نامتوازنی است ،

وقتی که « نامی » از مسلمانی داشته باشیم

ولی « نشانی » از آن نداشته باشیم

پرونده گناه مرا کم مرور کن . .

آقـا خودم به جای شما غصه میخورم ..