سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ اطلاع رسانی استاد جباری چهاربرج

 

گویند: صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت . نمازگزاران ، همه او را


شناختند؛ پس ، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید . پذیرفت .

نماز جماعت تمام شد . چشم ها همه به سوى او بود.

مردصاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست .

بسم الله گفت و خدا ورسولش را ستود.

آن گاه خطاب به جماعت گفت : مردم !هر کس از شما که

مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسى برنخاست .

گفت : حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخیزد!

بازکسى برنخاست .

گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛

اما براى رفتن نیز آماده نیستید!!





طبقه بندی: اخلاق
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 تیر 23 توسط جباری | نظر بدهید
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.