مراسم شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها - هیات رایه العباس (ع) - بخش اول [امیر عباس] [8:29]
مراسم شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها - هیات رایه العباس (ع) - بخش دوم [حاج محمود کریمی] [12:14]
مراسم شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها - هیات رایه العباس (ع) - بخش سوم [حاج محمود کریمی] [7:49]
مراسم شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها - هیات رایه العباس (ع) - بخش چهارم [حاج محمود کریمی] [15:58]
مراسم شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها - هیات رایه العباس (ع) - بخش پنجم [حاج محمود کریمی] [12:31]
مراسم شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها - هیات رایه العباس (ع) - بخش ششم [حاج محمود کریمی] [10:38]حاج رضاهلالی میلاد حضرت زهرا س سال 1391
کربلایی جواد مقدم میلاد حضرت زهرا س سال 139
مناجات(میثم استادآقا)
آسمون میباره امشب,گل و ستاره وماه و کوکب(میثم)
عشق من از ابتدا تا انتهایم مادر است
دنیا میدونه که,دلبری به غیر تو عشق حیدر نمیشه
باز هواییم کن,دارو ندارمو بگیر کربلاییم کن(شور)
افتاده به دامم,چو صیدی به دام ادب(واحد)
حاج مهدی میرداماد میلاد حضرت زهرا س سال 1391
با دل دریاییم ، با دل شیداییم ، من زهراییم - سرود
بین محراب ازل گرم سجودی بانو - مدح
دست افشونه و پا میکوبه آسمون رو زمین - سرود
دلهامون مست تو ، هستیم از هست تو - سرود
ذکر نام مبارک امیرالمومنین علی علیه السلام
حاج حسین سیب سرخی میلاد حضرت زهرا سال 1391
خمار باده کوثر شدن سعادت ماست ( شعرخوانی )
از روز ازل دل به تو دادم ( سرود )
خدا می خونه توی سماوات ( سرود )
دنیا باز صحنه محشر شد ( سرود )
حاج مهدی سلحشور میلاد حضرت زهرا س
قسمت اول
قــــــســــمــــت شــــــشـــم
حاج محمدرضا طاهری میلاد حضرت زهرا سال 1391
حاج محمدرضا طاهری-نوشت اول دفتر از ابتدا زهرا (مدیحه سرایی)
حاج محمدرضا طاهری-زهرا اگر نبود چگونه به عالمی . . . (مدیحه سرایی)
حاج محمدرضا طاهری-چشاتو واکن حال و روزتو نگاه کن (سرود)
حاج محمدرضا طاهری-حسین طاهری-مادر منو ببر کربلا (سرود)
حاج سید مجید بنی فاطمه میلاد حضرت زهرا س
حاج سیدمجید بنی فاطمه-عمریست که دم به دم می گویم (مدیحه سرایی)
حاج سیدمجید بنی فاطمه-آسمون رویایی شده چشامون دریایی شده (سرود)
گردآوری:سایت جامع عاشورا
منابع:
ذاکرین-فطرس-سایت رسمی جواد مقدم-بهشت-خیمه دلسوختگان-سایت رسمی میردامادو...
طبقه بندی: گوناگون
طبقه بندی: گوناگون
حالا که خوابم نمیبرد، بهتر است کمی قدم بزنم و با مهتاب و ستارهها خلوت کنم. یک نفر، بقچه در بغل، به قصد حمام به سرعت از کنارم میگذرد و در تاریکی گم میشود. آن طرف تر به نگهبان خسته نباشی میگویم.
یک نفر کنار منبع آب وضو میگیرد. با وضو بودن در اینجا جزء کارهای معمولی است . اگر بی وضو باشی تعجب دارد. این جمله یادم نمیرود که برادری گفت: «در جبهه نماز شب خواندن کار خارقالعادهای، نیست بلکه یک عمل معمولی است.»
به چادر حسینیه ذوالفقار نزدیک شدهام. صدای ناله و گریه میآید. رفتم تا سرکی بکشم و این زاهد شب را شناسایی کنم! داخل شدم. الله اکبر! بیش از 40 نفر خود را با کلاه اورکت و چفیه استتار کرده بودند و نماز شب میخواندند استغفار میکردند و اشک میریختند. بیاختیار مینشینم و به حال زار خودم اشک میریزم. لحظاتی بعد، وقتی که صدای ملکوتی قرآن از بلندگوی تبلیغات بلند میشود، ناله آن بسیجیهای عاشق هم قطع شده قبل از وقت اذان و روشن شدن چراغهای حسینیه یکی پس از دیگری، در حالی که دستشان را جلوی صورت گرفته بودند تا شناخته نشوند، از چادر خارج میشوند. من هم، طوری بیرون آمدم که کسی مرا نشناسد.
منبع: دلنوشتههای یک نسل دومی (نقل خاطره از سردار شهید بابانظر)
ادامه مطلب