سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ اطلاع رسانی استاد جباری چهاربرج

  

آیا وهابیت، دین اسلام را به عنوان دین خشونت و تروریسم و مخالف با کرامت انسانی در جهان معرفی نکرده است؟ 

بیشتر بدانیم

روشن است رفتار وهابی‌ها در اسلام هیچ ریشه‌ای ندارد، جز اینکه آنان، اسلام را مانند خوارج از ظواهر و سلیقه‌های تحجّرآمیز خود گرفته و باعث فاجعه‌ای غیرقابل جبران در جهان اسلام گردیده‌اند.

‹جمیل صدق الذهاوی› درباره کشتار مردم طائف، توسط وهابی‌ها می‌گوید:

از شنیع‌ترین کارهای وهابی‌ها، حمله و تجاوز آنان به طائف بود که به کوچک و بزرگ رحم نکرده، حتی بچه‌های شیرخوار را در دامن مادرانشان و قاریان را در حال قرائت و تعلیم قرآن سر بریدند و کسانی را که از ترس آنان به مساجد پناه برده بودند، در حال رکوع و سجده با آخرین درجه قساوت و بی‌رحمی قتل عام نمودند و سپس قرآن‌ها و کتاب‌های دیگر، از جمله صحیح بخاری و مسلم را بیرون انداخته، در زیر پاهای خود لگدمال نمودند.  آنان با این رفتارشان موجب تضعیف و شکست مسلمانان و قدرت بخشیدن به انگلیسی‌های محارب گردیدند. در نتیجه، وهابیت و صهیونیزم در کنار هم، توسط همین کفار، مورد حمایت قرار گرفتند و آنان را بر مقدرات مسلمین، مسلط نمودند و این دو قدرت دست نشانده، در واقع فقط مصالح و منافع کفار را رعایت نمودند. در حقیقت، وهابی‌ها حکومت کفار حربی را بر مسلمین پذیرفته‌اند، در حالیکه قران از آن نهی نموده است. مخالفة الوهابیه للقرآن والسنه، عمر عبدالسلام، صص84ـ85. منبع:کتاب کالبد شکافی عقائد وهابیت

این روش و عملکرد خصمانه وهابی‌ها با مسلمانان از یک طرف و قرار گرفتن آنان در کنار کفار از سوی دیگر، که حتی برای یک بار هم که شده، علیه قدرت‌های استعماری کفر و شرک، سخنی نگفته‌اند، چه تفاوتی با عملکرد خوارج دارد؟ زیرا خوارج نیز مسلمانان را بی‌محابا و وحشیانه می‌کشتند و نه تنها به کفار و مشرکان تعرض نمی‌کردند؛ بلکه آنان را به سوی خود دعوت می‌کردند.

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 27 توسط جباری | نظر بدهید

 

 

مهدی فرمانیان

 

 

سلفیه که پدیده‌ای نو خاسته از دل اصحاب حدیث اهل سنت است مدعی انحصار طلبانه مسلمانی بوده و همه را جز خود کافر می­داند. فرقه‌ای خود خوانده که با به تن کشیدن جامه انتساب به سلف صالح و با ادعای انحصارگرانه نفی شرک بدعتی در جهان اسلام ایجاد کرده که باعث تفرقه و اختلاف در جهان اسلام گردیده است. سلفیه مدعی است نباید پیرو مذاهب بود و باید به عصر سلف یعنی دوران صحابه، تابعین، تابعی تابعین بازگشت و از ائمه اعلام پیروی کرد و از همه دستاوردهای مذاهب فکری گوناگون اعم از کلام، فلسفه، عرفان، منطق و تمام علوم وابسته که حاصل قرنها تلاش و جستجوی عالمان مسلمان بوده و اندوخته ای گران سنگ از علوم و فرهنگ اسلامی در ابعاد گوناگون پدید آورده وباعث پویایی اسلام و فقه آن گردیده و پاسخگوی نیازهای فکری هر عصری بوده و هست، چشم پوشید و کنار نهاد. سلفیه با یک دست مدعی یگانه پرستی است و در دست دیگر شمشیر تکفیر برکشیده و با حذف تمام مسلمانان از جامعه اسلامی و راندن  آنان به جمع کفار مدعی آن است که او حق مطلق است و فقط ایشان اسلام را درک می­کند و دیگران از فهم اسلام بهره­‌ای ندارند.

سلفیه با طرح برتری فهم سلف و تمسک به آثار رسیده در این زمینه، فهم سلف را دارای خلوص تام دانسته و معتقد است از قرن سوم به بعد و با ظهور مکاتب کلامی، فلسفی و عرفانی،  فهم مسلمانان با بدعت‌ها درهم آمیخت و بدعت ها پس از این تاریخ در اسلام پدیدار گشت. در نگاه آنان قرون ثلاثه، خیرالقرون است و سلوک آنان در فهم اسلام، میزان استنباط و منهج آنان شاخص و شاقول صحت و سقم فهم دیگران است.

راه ورود به جماعت اسلامی آن است که روش سلف را  حرف به حرف پذیرفته و از آن راه تخطی نکنیم و الا از راه مستقیم خارج و از جماعت اسلامی به دور افتاده­‌ایم، اما سلفیان خود اجتهادات متعددی را به فهم سلف اضافه کرده و آن را به عنوان اعتقادات سلف به جهان اسلام عرضه می­‌کنند. تعریف آنان از مفاهیمی همچون شرک، توحید، عبادت، پرستش، سلف و ... هیچ انطباقی با فهم سلف ندارد و از استنباطات و اجتهادات خود سلفیان است که مورد نقد مخالفان قرار گرفته و آثاری در این زمینه به نگارش در آمده است.

محمد سعید رمضان البوطی در اثر معروفش یعنی سلفیه بدعت یا مذهب به یکی از اساسی ترین این مفاهیم پرداخته و بیان می‌­دارد که آیا درست است که از قلب جماعت اسلامی و از میان اهل سنت و جماعت، بدعت جدیدی به نام سلفیه و به عنوان یک مذهب نو سر درآورد و با صراحت و بی جهت همه مذاهب اسلامی و پیروان مذاهب مختلف اهل سنت را رد کند و تنها خود را حق و بقیه را باطل بداند؟ آیا این خود یک بدعت نیست. ایشان معتقد است نه تنها وجهی در علم کردن سلف وجود ندارد بلکه این امر برای جامعه اسلامی ضرر دارد؛ زیرا مانع اجتهاد و استنباطات جدید در مسائل فکری- اعتقادی می­‌گردد. به نظر ایشان تبعیت از روش و اسلوب سلف در فهم کتاب و سنت غیر از تبعیت از فهم آنان است. تبعیت از فهم سلف و برتر دانستن فهم آنان، کاروان علم و دانش اسلامی را در چارچوب فهم سلف محدود و راه پیشرفت و گسترش علوم اسلامی را مسدود می‌­کند. دیگر آنکه سلف خود حتی در روش و اسلوب اختلافات زیادی داشته­‌اند؛ چه رسد به فهم؛ بنابراین مقید نمودن مسلمانان به پیروی از فهم سلف، ابدیت اسلام را متزلزل کرده و پاسخگویی اسلام به نیازهای زمانه را سد می­‌کند. لازمه سخن سلفیان، سد باب علم است و باعث رکود و رخوت در پذیرش و گسترش اسلام می‌­گردد.

نکته دیگر مورد توجه ایشان بررسی مفاهیم شرک و توحید است و معتقد است بسیاری از آنچه را که آنان کفر و بدعت می‌­شمارند، نه کفر است و نه بدعت؛ بلکه از مصادیق اختلافی است که از همان دوان سلف در میان مسلمانان وجود داشته و هر کس بر اساس مبانی و مشرب خود آن را از مصادیق حق یا باطل دانسته است، اما فردی از سلف آن را از مصادیق شرک ندانسته و سلفیان دراین زمینه تنها هستنند؛ حتی همراهی سلف را نمی‌­توانند ثابت نمایند بلکه به عکس شواهدی از سلف دال بر جواز این امور است.

از دیگر آثاری که در نقد مفاهیم مورد اعتنای سلفیان به نگارش درآمده است، مجموعه آثار حسن بن فرحان مالکی است. ایشان در کتاب داعیة لیس نبیاً ، به مفاهیم توحید و شرک از دیدگاه محمد بن عبدالوهاب پرداخته و اثبات نموده است که ایشان و پیروانش هیچ تعریف دقیقی از این مفاهیم نداشته و در هیچ یک از آثار خود به صورت دقیق و فنی به بررسی این مفاهیم نپرداخته و فقط با ابهام در مفاهیم، به تکفیر مسلمانان پرداخته و مصادیقی را بیان می‌­کنند که در نزد علمای اسلام از اختلافات چشمگیری برخوردار است. بنابراین هرگاه از مفاهیمی اطلاع دقیقی نداریم، چگونه می­توانیم مصادیق آن را روشن کرده و بر اساس آن دیگران را به کفر متهم سازیم.

 

 

مأخذ: مبانی فکری سلفیه، مهدی فرمانیان، پایان نامه مقطع دکترا، مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم، 1388.

 





طبقه بندی: وهابیت
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 27 توسط جباری | نظر

بچه دار شدن از راه دور!

ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد.
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از جهان، برخی علمای وهابیت به ارائه فتواهای عجیب شهره هستند اما اخیرا فتوایی منتشر شده که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتى ندیده باشد.
همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است.
این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد

منبع: شیعه آنلاین


ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 27 توسط جباری | نظر

در حال حاضر یکی از عوامل مهم فتنه گری در منطقه جریان سلفی تکفیری است که در لباس دفاع از سنت، عملا در مسیر منافع غربیان گام برمی دارد.
در حضور این افراد در محافل و جوامع و انتشار آثار و فرآورده های فرهنگی آن در برخی از مراکز، باعث جلب توجه برخی از جوانان پرشور که از اقدامات سرکوبگرانه اشغالگران به ستوه آمده اند، شده است.

سیر تحول
سلفی‎ها روایات خود را مستقیما از احمد بن حنبل (متولد 241)، احمد بن تیمیه (متولد 728)، ابن القیم الجوزیه(متولد 751) و محمد بن عبدالوهاب تمیمی نجدی (متولد 1115-1206) می‎گیرند. سلفیه بعد از محمد بن عبدالوهاب به صورت یک شکل و ساختار سیاسی درآمد و هم پیمانی وی با محمد بن سعود پایه گذار حاکمیت آل سعود در عربستان به این روند تسریع بخشید. پیوند میان علما و حاکمان سعودی گرچه دچار تغییر و تحول شده است و شیوخ وهابی از برخی اختیارات خود از جمله بازداشت و امر قضا بازماندند اما در عین حال هنوز هم از وضعیت و جایگاه خوبی در نظام سیاسی سعودی برخوردار هستند. علاوه بر سرزمین حجاز، مصر نیز از تغییر و تحولات عقیدتی برکنار نماند و سلفی های این کشور با اقدامات و فعالیت‎های حسن البناء و جنبش اخوان المسلمین، سیر جدید ی در آموزه های عقیدتی اهل سنت تجربه کردند و باب های جدیدی برای این گروه جهت گشودن روزنه‎های محدود اجتهاد باز شد. اما با مرگ زودهنگام حسن البناء جنبش اخوان المسلمین تحت تأثیر اندیشه‎های دو شخصیت، به نام‎های ابوالاعلی مودودی و سید قطب قرار گرفت و آنها ضمن تثبیت روش پای بندی به متون دینی بر اساس دیدگاه های خاص فقهی خود، دیدگاه تکفیر را پی ریزی کردند.

                                                                                                               
ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 27 توسط جباری | نظر بدهید


 

 

آیمن الیاسینی[1]

حسن طارمی

محمد بن عبدالوهاب (1115-1205 ه.ق) متکلم سنت‌گرای عربستان سعودی. وی به یک خانواده‌ای از فقیهان که قاضی و متکلم بوده‌اند، تعلق داشت و در عیینه واقع در نجد به دنیا آمد. محمد تحت سرپرستی پدرش، فقه حنبلی را آموخت و کتب سنتی و رایج تفسیر، حدیث و توحید را مطالعه کرد. در اوایل بیست‌سالگی آنچه‌را که به عنوان اعتقادات و اعمال مشرکانه در جامعه‌اش توصیف می‌کرد، محکوم کرد و با نفی سهل‌انگاری دینی در جامعه بر حمایت جدی از شریعت، اسرار ورزید. عقاید وی موجب دوری وی از جمع علماء گردید و منجر به انفصال پدرش از پست قضا شد. به دنبال این امر خانواده وی به همراهی پدرش ناگزیر شدند که در 1139ق عیینه را به سمت حریمله در همسایگی آن ترک کنند. ولی خود برای مدتی درعیینه ماند، اما پس از آنکه علما او را بی‌آبرو کردند و عموم را علیه وی شوراندند، آنجا را ترک کرد و به حجاز رفت.

در حجاز ابن‌عبدالوهاب، به سفر حج و زیارت مدینه موفق شد و در دو شهر مکه و مدینه در درس‌هایی از شعب مختلف علوم اسلامی حضور یافت ابن‌بشر در عنوان المجد فی تاریخ نجد (ریاض، بدون تاریخ، ص 6) گزارش می‌کند که محمد بن‌عبدالوهاب تحت آموزش دو عالم حنبلی از مدافعان و حامیان ابن تیمیه، یعنی، شیخ عبدالله بن‌ابراهیم بن‌سیف و شیخ حیاة السندی، قرار گرفت.

آنان مانند ابن تیمیه مخالف تقلید بودند که عموماً از نظر پیروان مکاتب فقهی اهل سنت مورد قبول بود. {طبق این نظریه، اساساً دوران اجتهاد سرآمده و عالمانی که بعد از استقرار مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت، در عرصه فقه تلاش می‌کنند، باید در چهارچوب همین چهار نفر استنباط و اظهار نظر داشته باشند. ابن تیمیه و مدافعان او با این دیدگاه مخالف بودند و باب اجتهاد را مسدود نمی‌دانستند}.

هر دو عالم احساس نیاز فوری به اصلاح وضع سیاسی ـ مذهبی مسلمانان، در نجد و در جاهای دیگر، می‌کردند تعالیم آنان تأثیر شگرفی ابن‌عبدالوهاب گذاشت بطوری‌که نگرش پرخاشگرانه‌تری را نسبت به «علماء» پیدا کرد.

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 27 توسط جباری | نظر
در حالی که تصاویری از چهره های نورانی شهدای مدافع حرم در سوریه منتشر می شود، چهره هولناک یک سلفی تکفیری پس از مرگ، کاربران شبکه اجتماعی را دچار شوک کرده است. این تصویر وحشتناک متعلق به یکی از فرماند‌هان گروه تروریستی جبهة النصرة به نام «ابوعمر» است که در درگیری با نیروهای ارتش سوریه در شهر القصیر به هلاکت رسید.گفتنی است تلویزیون دولتی سوریه نیز در گزارشی خبر کشته شدن «ابوعمر» از اعضای گروه تروریستی و جنایتکار جبهه النصره را تأیید کرده است.




طبقه بندی: وهابیت
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 20 توسط جباری | نظر

وهابیت مسلکی است که در سال 1143 هجری قمری در شبه جزیره‌ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند.
وهابیها خود را مسلمانان حقیقی و دیگر مسلمانان را منحرف و مشرک می‌دانند، و به آنان به دیده‌ی حقارت می‌نگرند. فرقه وهابیت از شیوه‌ی زور و سنگدلی و قساوت در تحمیل افکار غیرمنطقی خود بر مسلمانان، استفاده می‌کند. این مسلک به خاطر نسبتش به «محمد بن عبدالوهاب تمیمی» که اولین‌بار افکار و اندیشه‌های این فرقه را ساخته و ترویج نموده «وهابیت» نامبرده می‌شود. محمدبن عبدالوهاب بعضی از عقاید خود را از ابن تیمیه گرفته است، از آنجا که وی تحت تأثیر این عقاید بوده وزارت مستعمرات انگلیس سینه‌ی او را برای پاشیدن بذر مکتب جدید مساعد و زمینه را آماده یافته و به همین جهت روی این مرد سرمایه‌گذاری کرده است. خلاصه‌ی عقاید محمد بن عبدالوهاب عبارتست از:
1ـ تشبیه خداوند متعال به مخلوقاتش
2ـ توحید عبادی و ربوبی
3ـ احترام نکردن پیامبر اکرم (ص)
4ـ تکفیر مسلمانان


مقدمه:
دعوت اسلامی، فراخوان مردم به یکرنگی و همبستگی و احتزار از جدایی و پراکندگی بود. قرآن با بیان رهنمودهای روشن و تشریح مبانی عقیده و ایمان، همه‌ی انسان‌ها را به گردآمدن بر محور توحید سفارش کرد و تفرق و چند دستگی را عامل دوی از راه مستقیم دین دانست و فرمود: «از راه‌های گوناگون پیروی نکنید که شما را از طریق حقّ باز می‌دارد.» 1(انعام/153)
رسول خدا (ص) نیز که جز به عزّت و شوکت مسلمانان و زیستن آنان بر اساس ارزشهای والای دین خدا نمی‌اندیشید، و در راه هدایت انسانها از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد و از همه مهمتر آنکه خطرات آینده را با دیده الهی خویش می نگریست؛ پیوسته از لزوم پای‌بندی به اصول و پایه‌های دین سخن گفته و امت را از فرو افتادن به دام دین‌سازان و بدعت‌گذاران بیم می‌داد؛ همچنانکه راه گریز از زیان‌های ناشی از تفرق را بیان می‌نمود.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 آذر 20 توسط جباری | نظر بدهید
فتواهای جنجالی و بسیار خنده دار وهابیت
دزدی رفتن، به تنهایی بهتر است یا دو نفری؟

استفتاء
دزدی هستم متدین. میخواستم ببینم از نظر شرعى، تنهایى به دزدى رفتن بهتر است یا دو نفرى؟

فتوا
بنا  به صلاحدید علمای بزرگوار حنفی، دو نفرى بهتر است. به این ترتیب، حد شرعى یعنى بریدن دست، منتفى مى‏شود و به سى ضربه شلاق یا کمتر تقلیل مى‏یابد.
البته همکارى دو دزد محترم باید به این شکل باشد که یکى درب منزل را باز کند و وارد خانه شود و اسباب و وسائل را تا درب خانه بیاورد. و دزد دوم هم بیرون منزل بایستد و دستش را دراز کند و اثاث را بردارد و ببرد.
در اینجا نیز چون اصل «کار را که کرد، آن که تمام کرد» محقق نشده، حد جارى نمى‏شود.

منبع فتوا
اذا نقب اللص البیت فدخل و اخذ المال فتاوله آخر خارج البیت على النقب او على الباب، فلایجب القطع علیهما. عبدالرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعة، ج 5، ص 193
فکل من اتى فعلا حراما لا حد فیه ... فان على الحاکم ان یعزره. عبدالرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعة، ج 5، ص 397
و قد اشترط بعض الائمه ان لا یزید التعزیر بالضرب على الثلاثین سوطا. عبدالرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعة، ج 5، ص 398

رابطه با همجنس، خیلی هم بد نیست

 استفتاء
رابطه با همجنس چه حکمى دارد؟

فتوا
آه از این حسرت و حرمان که به پیرى رخ داد! این عمل شریف که در لسان قوم به «شیرین کارى» از آن یاد مى‏شود، بنا بر نظر علماى احناف، گناه و زیانی کمتر از زنا دارد و حد شرعى بر فرد جاری نمی شود. فقط قاضى مى‏تواند کمتر از سى ضربه شلاق بزند. آن هم امید است که با وساطت اهل دل و گذشت قاضى که خود از دلسوختگان است، مورد اغماض قرار گیرد؛ مخصوصا شخصیت‏هاى برجسته و بزرگانی که سالها در مدارس ما سینه به حصیر مالیده اند، باید از تخفیف ویژه برخوردار باشند.

منبع فتوا
عبدالرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعة، ج 5
ص 139: ضرره (اللواط) اخف منه (الزنا) و جنایته اقل من جنایته.
ص 141: لا حد فى اللواط و لکن یجب التعزیر.
ص 399: لا یجوز للحاکم ان یزید فى العزیر ... على الثلاثین سوطا.
ص 397: و تجوز فیه (التعزیر) الشفاعة و العفو.
ص 397: تعزیر ذوى الهیئات اخف.

حکم جگر سوز

استفتاء
چهار زن دارم و از هر کدام، سه چهار فرزند. مدتى پیش فریب خوردم و زنایى کردم. امیدوارم خداوند بر عفو و بخشش حکم فرماید. شما چه حکم مى‏فرمایید؟

فتوا
ازدواجت باطل، همسرانت بر تو حرام، و ارتباط با آنها در حکم زنا است. این هم حکم ما. جگرت حال آمد؟

منبع فتوا
من زنى فسد النکاح بینه و بین زوجته. و اذا زنت الزوجة، فسد النکاح بینها و بین زوجها. عبدالرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعة، ج 5، ص 137

زنها باید خود را از زنان دیگر بپوشانند

زنها باید مو و صورت خود را از زنان دیگر بپوشانند.
به نوشته روزنامه الحیات، شیخ عبدالرحمن البرّاک استاد سابق عقیده اسلامى در دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض، معتقد است که باید زنان صورت و گردن خود را در مدارس و اجتماعات عروسى و محافل زنانه آشکار نکنند. باز گذاشتن صورت و مو در مجالس کوچک که فقط نزدیکان زن حضور دارند، جایز است.

این مفتى سعودى، مخالفان فتواى خود را تکفیر کرده و چندى پیش از محاکم قضایى خواسته بود کسانى را که «اختلاط زن و مرد بدون کشیده شدن به حرام» را جایز مى‏دانند، به اتهام ارتداد محاکمه نمایند.

وى در واکنش به جنجال گسترده‏اى که به خاطر فتواهاى او در سطح رسانه‏ها به وجود آمده، روزنامه‏نگاران را سربازان شیطان خواند و گفت: روزنامه نگاران به حکم پوشش راضى نیستند و مردم را بر ضد آن مى‏شورانند.

برخى با انتقاد از شیخ برّاک، سخنان او را نوعى تنگ نظرى دانسته و فتواهاى او را ادعاى بدون دلیل خوانده‏اند.
شیخ عیسى الغیث، قاضى دادگاه جزائى ریاض در مصاحبه با روزنامه الحیات، به شیخ برّاک انتقاد کرد و گفت: ما نباید به همدیگر تهمت بزنیم و و مردم را علیه یکدیگر تحریک کنیم؛ بلکه باید نسبت به دیگران حسن ظنّ داشته باشیم، هر چند که با نظرات ما مخالف باشند.

شیخ الغیث افزود: در برهه اخیر شاهد هستیم که برخى افراد به راحتى تهمت‏هایى چون کفر، نفاق، ارتداد، بدعت، فسق و شبهه‏افکنى را به دیگران نسبت مى‏دهند. به این افراد باید آگاهى داد که این روش، روشى خطرساز و حرام است و پیامدهاى خطرناک دنیایى و آخرتى دارد.

خریدن خیار توسط زنان ممنوع است

برخى احکام القاعده که بیشتر به یک شوخى مى‏ماند، هر روز شکل جدیدى به خود مى‏گیرد تا عرصه را بر مسلمانان به ویژه زنان مسلمان تنگ‏تر کند. این بار القاعده بر روى مسائل جنسیتى دست گذاشته و استفاده از هر نماد مذکر را براى زنان ممنوع کرده است.

روزنامه «دیلى تلگراف» چاپ لندن نوشت: خرید خیار براى زنان عراقى ممنوع شد. این حکم توسط یک مفتى وابسته به القاعده صادر شده و زنان را از خریدن خیار منع کرده و علت این حکم را شکل خاص و مردانه خیار دانسته است!
در آوریل سال 2007 نیز خبرنگار آسوشیتد پرس گزارش داد: شبکه القاعده در شهر بعقوبه عراق، قرار گرفتن گوجه فرنگى در کنار خیار را ممنوع کرده و میوه‏فروشان ملزم شده‏اند این دستور را اجرا نمایند.

چکاندن یک قطره شیر در بینی هم موجب محرمیت می شود

استفتاء
بیست سال پیش با دختر خاله خود ازدواج کردم و اکنون چهار فرزند دارم. به تازگى متوجه شدم در دوران کودکى، بینى دختر خاله‏ام کیپ مى‏شود و به رسم سنت قدیمى، مادرم قطره‏اى از شیر خود را در بینى او مى‏چکاند. آیا این مسأله در روابط زناشویى ما مشکلى ایجاد مى‏کند؟

فتوا
بنا بر نظر فقهای حنفی، خاک بر سرت شده است و دودمانت بر باد. همان یک قطره باعث محرمیت شما شده و تو و دختر خاله‏ات، خواهر و برادر رضاعى هستید و نمى‏توانید روابط زناشویى داشته باشید.

منبع فتوا
فاذا وصل اللبن الى الجوف بالصب فى الخلق او بالصب فى الانف ترتب علیه التحریم، سواء کان قلیلا او کثیرا.
عبدالرحمن الجزیرى، الفقه على المذاهب الاربعة، ج 4، ص 254
حجاب فقط برای همسران پیامبر بود

حکم حجاب صرفا براى همسران رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شده است.
سایت خبرى ایلاف با درج فتوایى از «احمد بن قاسم بن احمد بن وافدیه الغامدى» مفتى جوان عربستان، در محافل دینى عربستان جنجال به پا کرد.

او در فتواهاى خود گفته است که آیه وجوب حجاب، صرفا براى حفظ شان مادران مومنین (همسران پیامبر) نازل شده و براى مسلمانان عمومیت ندارد.

الغامدى در دفاع از نظرات خود مى‏گوید: در آغاز صدور هر فتوا، با مخالفت‏هایى مواجه مى‏شوم؛ اما مخالفان من پس از آن که در عمق نظرات من فکر مى‏کنند، متوجه مى‏شوند که فتوا دقیقا منطبق بر موازین شریعت و سنت رسول خدا است. و این پدیده موجب مى‏شود که من در عزم خود بیش از گذشته راسخ شوم.

او نظرات برخى از شخصیت‏هاى اسلامى درباره فتواهاى خود را بى‏ارزش دانسته و آنان را به تعمق بیشتر در قرآن فرا خوانده است.

الغامدى داراى دکتراى افتخارى از یکى از دانشگاه‏هاى آمریکا و مدرک دکترا از دانشگاه ملک عبدالعزیز جده مى‏باشد و ناظر فنى پخش برنامه‏هاى مذهبى در یکى از کانال‏هاى مذهبى در بورکینافاسو است و سمت‏هاى مهمى در اداره کل امر به معروف و نهى از منکر عربستان دارد.

خریدن گوجه فرنگی که حرام است

"جرج طرابیشی" اندیشمند سرشناس جهان عرب در جدید ترین کتاب خود تحت عنوان "از نهضت تا ارتداد" بسیاری از عقاید و اندیشه های منحرف وهابیت را مورد انتقاد قرار داده است.

وی در این کتاب 192 صفحه ای خود، ضمن مطرح کردن برخی انحرافات فکری وهابیت، برای مثال به تحریم خوردن گوجه فرهنگی توسط مفتی های وهابی و فلسفه این تحریم از دیدگاه آنان را بیان کرده است.

وی در این باره می نویسد: جهل و نادانی آنان مسأله ای تازه نیست. در کتب تاریخی وجود دارد که در اواخر قرن نوزدهم میلادی یعنی حدود 100 سال پیش کاشت گوجه فرهنگی در بلاد شام به شدت افزایش یافت. مردم بلاد شام علاقه بسیار زیادی به گوجه فرهنگی نداشتند زیرا می گفتند "گوجه فرهنگی یکی از سبزیجات است، پس چرا باید رنگ آن قرمز باشد بنابراین احتمال دارد محصولی خراب باشد.

"جرج طرابیشی" در ادامه می نویسد: آنان در همان زمان گوجه فرهنگی را "میوه شیطانی" نامیدند. این موضوع که به گوش مفتی وهابیون عربستان سعودی در آن زمان رسید، وی خوردن آن را حرام اعلام کرد.

این اندیشمند سرشناس عرب همچنین نوشت: وهابیون در داستانی مشابه، فتوایی در مورد دوچرخه صادر کرده اند. ابتدای تولید شدن دوچرخه در جهان، مفتی های وهابی آن را "اسب شیطان" نامیدند و بر همین اساس استفاده از دوچرخه و سوار شدن بر آن را حرام اعلام کردند.
 
فلسفه تحریم سوار شدن دوچرخه توسط مفتی های وهابی، سطح فرهنگ آنان بود که نمی توانستند درک کنند که چگونه چنین وسیله ای بر روی دو چرخ راه می رود! آنان معتقد بودند که شیطان باعث حرکت دوچرخه است از همین رو وسیله ای حرام به شمار می رود.




طبقه بندی: وهابیت
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 آذر 19 توسط جباری | نظر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.